روزي كه املش عريان شد.

ساخت وبلاگ
امروز داشتم گشتی در دنیای مجازی می زدم سرچ کردم "فرار زن شوهردار" سایتی باز شد به این نشانیزن نوشته :سلام. من حدود سه سال هست شوهر دارم و باکره هستم. میخواهم از شوهرم جدا بشوم ولی اون به هیچ وجه طلاق نمیدهد. من کس دیگری را دوست دارم و میخواهم با او فرار کنم و هیچ رابطه نامشروع نمیخواهم انجام بدهم و فقط میخواهیم ازدواج بکنیم. آیا جرم من و اون طرف چی هست؟ اصل لینک اینجاحالا جالب اینه آخرش نوشته جرم من چیه؟واقعیت فکر کنم یک روح هرزگی در آسمان ایران راه افتاده و با داس و تبر خود دارد بنیان خانواده ها را درو می کند. زندگی در این فضا بسیار سخت است. البته فقظ همین یکی نیستن ما هر روزه می بینیم که خانم با 20سال زندگی و نوه داره در خیابان عشقبازی می کنه و شوهر بیچاره هم نمی تواند کاری انجام بدهد. بمحض اعتراض مرد مهریه را به اجرا می گذارند و مرد زندانی میشود. از طرفی برای مرد هم قابل تحمل نیست که زن عقد کرده اش در خیابان مانور زیبایی اندام بگذارد.بجاست دولت مردان و حقوق دانان ما هرچه سریعتر این زنان خیابانی و فراری را جمع کنند و پس از اصلاح و تربیت به جامعه بازگردانند. روزي كه املش عريان شد....
ما را در سایت روزي كه املش عريان شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : e-soufi بازدید : 221 تاريخ : يکشنبه 23 بهمن 1401 ساعت: 23:16

من نوه ی بزرگ حاجر اقا ناصر هستم.من تازه در سن 48 سالگی فهمیدم که کرمی بیش نیستم. چه رسد به انسان!! پدربزرگم در رشت خود دارای زن و فرزندان بود و ملاک و تاجر بود. و تاجر موفقی هم بود. هیچ کس نیست که بگوید: حاج اقا ناصر مال حرامی را به ناحق بدست آورده باشد. پدربزرگم خود در رشت اقامت داشت و صاحب زن و فرزند بود. به سفارش یکی از دوستانش به املش می آید و با نجیب زادگانی آشنا میشود. و اقدام به خریداری زمین ها و شایزارها و باغات چای می کند. بنا به اظهارات فردی معتمد دختر بزرگ آمحمد عادلی پور را خواستگاری می کند و ایشان ازدواج می کنند. و ما از زن دوم حاج اقاناصر هستیم. ما دراین سالها با خانواده های صوفی و عموهای ناتنی یمان ارتباطی نداشتیم و حتا از نزدیک نمی شناسیم ولی با صمیم دل همیشه دوستارشان بودیم و هستیم.البته مرحوم پدرم درباره دکتر علی آقا و حسین آقا برایم صحبت کرده بود ولی من افتخار مصاحبت با ایشان را نداشتم. آنچه مرا واداشت که این مطالب را بنویسم مبحث دیگریست نه درج شجره نامه. دوست عزیزم دکتر ایرج دلکش یک وبلاگ بسیار پرمحتوا از شجره نامه قوم صوفی سالهاست بارگذاری و تدوین فرموده که من همیشه ممنون ایشان و زحماتشان هستم. برای دکتر ایرج دلکش هرجا که هستند آرزوی بهروزی و موفقیت دارم. یکی از سوالهایی که همیشه برایم مطرح بود رابطه ما با عمه و عموهایم بود. من دوتا عمو دارم یکی مرحوم محمدتقی صوفی و دیگری محمدصادق صوفی و از هردوتای ایشان خاطرات بسیار خوبی دارم. من تنها کسی بودم و هستم که پایم را از محدوده خود خارج کرده و روابطی با عمویم خصوصاً محمدتقی که ما می گفتیم "عموجان تقی" داشتم. سوال من همیشه این بود که چرا من نباید مانند دیگر آدمها عمو و عمه داشته باشم و چه چیزی باعث شده سدی روزي كه املش عريان شد....
ما را در سایت روزي كه املش عريان شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : e-soufi بازدید : 89 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 5:00

او را بستایید زیرا بزرگ است و محبتش جاودانه

اورا بلند بستایید زیرا وفادار است جاودانه

خداوند را بستایید زیرا از ازل تا به ابد محبتش جاودانه هست

برایش سرود ستایش سر خواهیم داد زیرا لایق ستایش است

واقعا که لایق ستایش است!!

روزي كه املش عريان شد....
ما را در سایت روزي كه املش عريان شد. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : e-soufi بازدید : 77 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 5:00